کلام فلسفی در نگاه خواجه نصیر الدین طوسی

thesis
abstract

علم کلام با توجه به ماهیت پویا و متحول خود، تحولات زیادی را تجربه کرده است. کلام فلسفی به عنوان سبک خاص این علم، یکی از این دگرگونی هاست که در دوران خواجه نصیرالدین طوسی به بلوغ خود رسید. کلام فلسفی ، رهیافتی خاص در علم کلام است که در آن متکلم با پذیرش پیش فرض ها و مبانی دین خاص ، از استدلال عقلی و فلسفی جهت تحقق اهداف علم کلام بهره می برد. هرچند آغازگر این روش در علم کلام را معتزله دانسته اند، لکن در میان متکلمان شیعی ، نوبختی ها قبل از زمان خواجه این ابتکار را در کتب کلامی خود وارد کردند. گواه این مسئله، کتاب الیاقوتِ ابواسحاق نوبختی است که چند قرن قبل از خواجه تألیف شده است و اسلوب این کتاب بسیار نزدیک به کتاب تجریدالاعتقاد ِخواجه است. با وجود این مطلب ، خواجه نصیرالدین طوسی به وسیله ی تألیف کتاب تجرید ، این نظام کلامی را به اوج رسانید. کلام فلسفی مغایر با کلام سنتی نیست ، بلکه تنها با روش استدلال و تبیین سعی دارد به وسیله مبانی یقینی ، مسائل کلامی را اثبات ، تبیین و از آنها دفاع کند، لذا ویژگی مهم کلام فلسفی را باید استفاده از اصطلاحات و قواعد فلسفی و به کارگیری براهین عقلی ـ متشکل از مواد یقینی ـ دانست. خواجه نصیر به اقتضای مسئله کلامی و سطح فهم و زبان مخاطب ـ این دو عنصر مهم در تعیین روش متکلم ـ در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از نقل است همچون شناخت شخص معصوم به عنوان امام که منحصر در نصّ است؛ و در برخی موارد مثل اثبات صانع صرفاً به دلیل عقلی استناد می کند چون استناد به نقل مشکلاتی همچون دور محال به دنبال دارد. فلسفی بودن نظام کلامی خواجه ، به معنای اختصار بر یک روش یا نوع استدلال خاص نیست ، بلکه وی به دنبال ارائه سیستم عقیدتی متقن بر اساس مبانی و دلائل یقینی و به فراخور مسائل مطروحه است. خواجه در اثبات صفات ثبوته حق و پاسخ به شبهات مطرح در این مورد، از اصطلاحات و قواعد فلسفی همچون عمومیت وصف امکان برای ماسوی الله ، تلازم تعقل و تجرد، محال بودن ارتفاع نقیضین و تسلسل بهره برده است. ایشان از مهمترین لوازم فلسفی وجوب وجود یعنی «غنی» و «فعلیت تام واجب» و« نیاز ذاتی ممکنات به او» در جهت اثبات بعضی صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی استفاده کرده است. وی ازقاعده ی «حسن و قبح عقلی » و قاعده ی «لطف » در اثبات و دفاع از گزاره های دینی ـ خصوصا در بحث افعال حق ، نبوت ، امامت و معاد ـ به کرات استفاده کرده است . فلسفی دانستن روش ایشان در این مسائل بستگی زیادی به یقین آور دانستن این گونه قواعد دارد. با توجه به ماهیت مباحث کلامی ، متکلم ناگزیر است دربعضی مسائل از ابزارهای فلسفی کمک بگیرد ، لذا استفاده ی این ابزار در مسیر تکامل علم کلام بایسته است. نکته قابل توجه آنکه میزان استفاده متکلم از چنین ابزارهایی متفاوت و دارای شدت و ضعف است . چرا که متکلم عهده دار تثبیت آموزه های دینی است ، باید به گونه ای این آموزه ها را ارائه کند که گذشته از اقناع عقول مخاطبان، مسیر رسیدن آن ها به ایمان را نیز سهل الوصول تر کند. تقدس و نورانیت متون وحیانی ظرفیت مناسبی است در جهت انتقال مخاطب به این سمت . لذا خواجه کراراً سمع را موید دلیل عقلی خود دانسته است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

تطوّر برهان صدّیقین در کلام فلسفی امامیّه از نصیر الدین طوسی تا نصیر الدین کاشی

برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بشمار می آید که نخست در فلسفۀ ابن سینا بطور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورت های مختلفی از آن را ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف ـ متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو شد و دانشورانی همچون خواجه نصیر الدین طوسی و علّامۀ حلّی تقریرهای ...

full text

عقل و وحی در اندیشه سیاسی خواجه نصیر الدین طوسی

مقاله حاضر «عقل و وحی» در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که خواجه تبیین جدیدی از وحی را در فلسفه سیاسی اسلامی عرضه داشته و مناسبات عقل و وحی را به حوزه‌های عملی‌تری چون قانون و قانونگذاری و سیاست کشانده است. از امتیازات مقاله، توجه آن به موضوع منطق‌های موازی در اخلاق ناصری است، زیرا خواجه در این اثر میان فارابی، ابن مسکویه، ابن سینا و اساسیین در رفت و آمد است. ا...

full text

اخلاق باور از نگاه خواجه نصیر الدین طوسی

تأثیر گذارترین نظریه در باب سنجش باورها و عقاید ، از سوی ویلیام کلیفورد با عنواناخلاق باوردر سال 1876مطرح شد . مطابق اصل کلیفورد " همیشه ، همه جا و برای هرکس اخلاقاً خطا است که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود ."منشأ ادعای کلیفوردپذیرش انسان به عنوان موجودی واجد اراده و اختیار است که می تواند باورهای خویش را آگاهانه محقق سازد اما او نبایدبرمبنای شواهد ودلایل ناکافی به چیزی معتقدشوددراینجاس...

بررسی نظرات قطب الدین رازی و خواجه نصیر الدین طوسی در باب ماهیت تصدیق

دو تفسیر اصلی برای تصدیق وجود دارد نخست تفسیری است که ما آنرا تفسیر اسنادی تصدیق خواهیم خواند و دیگری تفسیری است که می توان آن را اذعان به واقعیت داشتن معنای قضیه نامید مطابق تفسیر نخست تصدیق عبارت از نسبت دادن چیز یبه چیزی (جعل الشی شیئا) است این تفسیری است که به حکما منسوب است و خواجه نصیرالدین طوسی به دفاع از آن پرداخته است تفسیر دوم نظری است که ابن سینا و بهری پذیرفته اند و قطب رازی در براب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023